یک دختر و یک پسر دارند ولی میخواستند سقف خانه، مهر مادری و حمایت پدریشان را با کودک دیگری به اشتراک بگذارند. به بهزیستی رفتند و گفتند: «میخواهیم سرپناهی برای یک کودک باشیم. دختر و پسربودنش فرقی ندارد. اینکه چند سال هم دارد مهم نیست. حتی اگر بیماری یا معلولیتی داشته باشد که بتوانیم از عهده نگهداریاش بربیایم باز هم اشکالی ندارد.»
همه چیز خیلی سریع و راحت پیش رفت و در عرض سه هفته، محدثه دوساله پا در خانه امین بهشتیان و همسرش فاطمه مشهدی گذاشت که به گفته خودشان مهمان آنهاست و هر زمان پدر و مادرش خواستار نگهداری از او باشند، فرزند را تحویلشان میدهند.
همزمان با 11خرداد ماه، روز جهانی والدین راهی خانه این زوج جوان محله شهید رضوی شدیم تا از انگیزههای آنها و شور و حالی که باعث شد کودکی را مهمان خانهشان کنند، برایمان بگویند. امین بهشتیان دست محدثه را گرفته و در حالی که به استقبال ما آمده است، سلامکردن را به او یاد میدهد. «بابا به خاله سلام کن....» صدای ذوق زدن محدثه در راهرو میپیچد.
علی هفت ساله و هدی پنج ساله هم جلو میآیند و سلام میکنند. چندی نمیگذرد که شیطنت بچهها شروع میشود. محدثه دارد خودش را از مبل پایین میاندازد که هدی جلو میرود و از او مراقبت میکند تا آسیب نبیند. علی توپ میآورد تا با هم بازی کنند. میان همین شور و هیاهوی بچهها با خانواده بهشتیان همکلام میشویم.
امین بهشتیان سیویکساله و برنامهنویس کامپیوتر است. فاطمه مشهدی 29سال دارد و در بیمارستان کودکان دکتر شیخ مشغول به کار است. علی و هدی فرزندان تنی آنها هستند اما محدثه مهمان است و تا زمانی که والدینش سرپرستی او را برعهده نگیرند، با این خانواده زندگی میکند.
فاطمه در حالی که برای بچهها میوه پوست میکند، از چند سال گذشته صحبت میکند و از خاطراتی میگوید که باعث شد آنها تصمیم بگیرند خانواده موقت کودکی رهاشده و بیگناه باشند. «همه چیز از یک فیلم شروع شد که درباره کودکی بود که پدر و مادرش رهایش کرده بودند و توسط والدین دیگری بزرگ شد. صحنههای این فیلم در ذهن من و امین نشسته بود. چندی بعد واقعیتهای زندگی روزمره هم به آن اضافه شد و ما را به این تصمیم رساند.»
پذیرفتن سرپرستی «محدثه» از یک فیلم شروع شد که درباره کودکی بود که پدر و مادرش رهایش کرده بودند و توسط والدین دیگری بزرگ شد
فاطمه در خیریه بیمارستان دکتر شیخ حضور فعالی دارد و همراه همسرش برای خانوادههای محروم بستههای حمایتی تهیه و توزیع میکنند. آنها از نزدیک میدیدند که چطور فقر بر بعضی زندگیها سایه انداخته است و در این بین، فرزندان بیگناه آنها، قربانی بیمسئولیتی، اعتیاد و حتی کودکآزاری والدینشان میشوند. دیدن این صحنهها و آن فیلم باعث میشود تصمیم بگیرند یکی از این بچهها را مهمان خانهشان کنند.
فاطمه میگوید: ابتدا نمیدانستیم چطور باید اقدام کنیم. پس از پرسوجو متوجه شدیم سامانهای هست با نام سامانه ملی فرزندخواندگی که در آن ثبتنام کردیم و پس از اعلام آمادگی، با ما تماس گرفتند.
امین صحبتهای همسرش را اینگونه ادامه میدهد: کارهای اولیه آن خیلی راحت و سریع انجام شد. در کل سه، چهار بار بیشتر بهزیستی نرفتیم. کارکنان شیرخوارگاه حضرت علی اصغر(ع) بسیار پیگیر و خوشبرخورد بودند و همه کارها را انجام دادند. ما هم چون خودمان فرزند داشتیم هیچ شرطی نگذاشتیم.
برایمان فرقی نمیکرد دختر باشد یا پسر. فقط میخواستیم چتری برای یک کودک معصوم باشیم. آنها محدثه را به ما دادند که نیاز به درمانهایی دارد اما مشکلات اندک جسمانیاش در حدی نیست که نتوانیم از عهده نگهداریاش بربیاییم. البته در همین رفت و آمدها شنیدیم زن و شوهری هستند که مسئولیت نگهداری از سه فرزند معلول را که نیاز به مراقبتهای ویژه دارند برعهده گرفتهاند و واقعا به این همه صبوری و محبت بیچشمداشت آنها غبطه خوردیم.
سامانهای هست با نام سامانه ملی فرزندخواندگی که در آن ثبتنام کردیم و پس از اعلام آمادگی، با ما تماس گرفتند
امین و فاطمه از لذت نگهداری محدثه میگویند: گاهی چنان لبخندی به ما میزند که همه سختیها از یادمان میرود و خدا را شکر میکنیم که این فرشته را در دامانمان گذاشت. میدانیم ممکن است روزی والدین اصلیاش او را از ما بگیرند. قطعا این جدایی برای ما و محدثه سخت است اما آنچه اهمیت دارد این است که محدثه در حال حاضر از بودن در کنار خانواده اصلی محروم است و با زندگی در کنار ما، علاوهبر تأمین نیازهای فیزیکی، نیازهای روحیاش تأمین میشود.
او در اینجا میتواند خانواده و روابط فامیلی را تجربه کند. خواهر و برادر داشته باشد و خیلی چیزهای دیگر. الان هم بدون اینکه بخواهیم خودمان یا او را گول بزنیم، مهمان خانهمان است و عین فرزندان خودمان از او پذیرایی میکنیم. هر وقت هم لازم باشد او را به والدینش تحویل میدهیم تا ادامه زندگیاش را در کنار آنها باشد.
به گفته معاون امور اجتماعی بهزیستی خراسان رضوی حدود 90درصد کودکان زیرپوشش بهزیستی پدر و مادری دارند که به دلایلی قادر به نگهداری از فرزندشان نیستند. همین موضوع باعث میشود که به لحاظ قانونی نتوانند آنها را به عنوان فرزندخوانده به متقاضیان بدهند. این در حالی است که متأسفانه بیشتر کسانی که خواستار نگهداری از بچههای بهزیستی هستند میخواهند نام کودک در شناسنامهشان ثبت شود.
شهره شاهرودی توضیح میدهد: یکی از دغدغههای اصلی ما همین بچههایی است که پدر و مادر دارند اما در بهزیستی نگهداری میشوند.
به گفته او اگر این فرهنگ بین مردم رواج پیدا کند که چنین کودکانی را به طور موقت سرپرستی کنند، کمک انسانی بزرگی در حق آنها کردهاند، چون اگر بچهای حتی به طور موقت در خانواده زندگی کند شرایط روحی و اجتماعی بسیار بهتری نسبت به کودکی خواهد داشت که نتوانسته خانواده را تجربه کند.